خبر خبر خبر...

سلام به همه دوستان

دوستانی که من رو می شناسند می دونن من چه جور آدمی هستم. اونهایی هم که من رو نمی شناسن نمی دونن که من چه جور آدمی هستم!

من معمولاً خبر خاص و جالبی ندارم که بگم اما این بار قضیه فرق فوکوله! یک خبر بسیار بسیار بسیار مهم دارم.

به روش تلویزیون های اینجا که برای دادن یک خبر آدم رو جون به سر می کنن، من هم تصمیم دارم که قبل از اینکه این خبر خیلی مهم رو بگم از شما بپرسم که به نظرتون این خبر چه چیزی می تونه باشه؟

واقعاً دوست دارم حدس بزنید...  حدس بزنید و این دفعه دیگه واقعاً جایزه می دم به هر کسی که درست حدس بزنه. این رو جدی جدی میگم. چون فکر می کنم هیچ کس نتونه درست حدس بزنه.

در هر حال حدس بزنید.

به زودی میگم چه خبری دارم. پس تا قبل از اینکه بگم فرصت دارید که حدس بزنید.

منتظر هستم...

اگر گوگل آرشیو نکرده بود باورم نمی شد!

آقا این رو تو رو خدا ببینید و خودتون قضاوت کنید:

احمدی نژاد در مصاحبه با خبرگزاری مهر، منتشر شده در تاریخ ۱۳/۰۴/۱۳۸۴ گفته : " پدرش آهنگری داشت و برای او بسیار زحمت کشید تا در رشته مهندسی عمران وارد دانشگاه علم و صنعت شود و کارشناسی ارشد مهندسی عمران، راه و ترابری و دکترای عمران، راه و برنامه ریزی حمل و نقل را کسب نماید، اما پدر در سال ۷۲ بر اثر حادثه تصادف فوت کرده است ".و البته حتما همه می‌دونید که در واقع پدر احمدی‌نژاد چند هفته پیش فوت کرد.

البته خدا رحمتش کنه اما سوال این هست که مگه میشه یک نفر ۲ بار فوت کنه؟

آگاهان در این زمینه حالات زیر را بیان می کنند:

۱- یا اینکه ایشون دو تا پدر داشته باشه.

۲- یا اینکه فکر می کرده حالا ما یه چیزی میگم کی میشینه بررسی کنه.

البته ظاهرا خبرگزاری مهر این بخش رو جدیداً سانسور کرده که دروغ رئیس جمهور در نیاد اما از اونجاییکه سایت گوگل صفحات رو به تاریخ اصلی آرشیو می کنه این جوری مچ آقای پرزیدنت باز شده.

برای دیدن صفحه آرشیو شده گوگل اینجا رو کلیک کنید.

این هم خبر با مزه!

باز هم نظر نمی دین؟!!!

نکته جالب

سلام دیگه از کانتر سایت خجالت می کشم که اومدم یک مطلب بنویسم وگرنه اصلا وقت نبود. بابا خواننده های این وب لاگ چه گناهی کرده اند که هر چی میان می بینن که آپدیت نشده. بگذریم... این مطلب رو بخونید بعدش می خوام یک نتیجه بگیرم: ( این خبر از سایت بی بی سی نقل شده)     بیل گیتس اداره روزمره مایکروسافت را رها می کند

بیل گیتس اصرار می ورزد درحال بازنشسته شدن نیست بیل گیتس اعلام کرده است که تا دو سال دیگر نقش نظارتی و مدیریتی روزمره خود بر شرکت عظیم مایکروسافت را واگذار خواهد کرد. آقای گیتس گفت این حرکت به او کمک خواهد کرد تا بتواند وقت بیشتری صرف کارهای آموزشی و بهداشتی در موسسه خیریه خود، "بیل و ملیندا گیتس"، کند. آقای گیتس گفت "تصمیم سختی است" و افزود که او قصد بازنشستگی ندارد بلکه می خواهد اولویت های خود را جابجا کند. آقای گیتس پس از ژوئیه 2008 نیز همچنان سمت ریاست مایکروسافت را حفظ خواهد کرد و درباره پروژه های کلیدی توسعه به آن مشورت خواهد داد. آقای گیتس تاکید کرد که او درحال ترک شرکت نیست بلکه تنها درحال آغاز یک "مرحله گذار" است. شرکت مایکروسافت نیز گفت دو سال طول می کشد تا نسبت به روان بودن این مرحله گذار اطمینان حاصل شود. رِی اوزی، سرپرست کل بخش فنی مایکروسافت سمت معمار ارشد نرم افزاری را به عهده خواهد گرفت. در همین حال کریگ موندی عهده دار سمت سرپرست کل تحقیقات و استراتژی خواهد شد. سهام مایکروسافت در واکنش به این خبر تنها تکان کوچکی خورد و 19/0 درصد بالا رفت و به 22 دلار و هفت سنت رسید. تحلیلگران گفتند این حرکت شوک شدیدی نبوده و افزودند دو سال زمانی کافی برای انجام این تغییر است. بیل گیتس شرکت خود را بیش از 30 سال قبل در شهر آلباکرکی در ایالت نیومکزیکو بنا نهاد. ---- و اما تحلیل بنده! نزدیک به ۸ سال در شرکتهای مختلف نرم افزاری در ایران کار کردم (تمام وقت و نیمه وقت). به جرات می تونم بگم که هیچ هیچ هیچ شرکت موفق نرم افزاری در ایران وجود نداره. البته بستگی داره موفقیت رو چی بدونید. اگر منظورتون به موقع پول دادن به کارکنان هست باید بگم که اشتباه کردین. اگر منظورتون خدمات پس از فروش و این قرتی بازی هاست باز هم اشتباه کردین. اگر منظورتون زد و بند با جاهای دولتی هست که باید بگم این که نشد فعالیت نرم افزاری!!! تنها جوابی که قانع کننده هست اینه که «ای بابا! بستر مناسب نیست!» اون وقت هست که میگم پس دور از جونت مرض داری میری شرکت میزنی؟! برو دنبال یه کار آبرو مند!! یکی از موفقیتهای مایکروسافت بخاطر اینه که کار رو به کاردون می سپاره. توی ایران طرف یه مدرک کامپیوتر میگیره بعدش هم مدیر میشه هم مدیر فروش هم مدیر روابط عمومی بعد مدیر داخلی بعد مدیر گرافیک و طراح بعد مدیر پشتیبانی. از آرم و کارت تبلیغات بگیر تا طراحی سایت و تدریس ویندوز ۹۵! تا اینکه خودش هم چایی میاره. جالبه که با اینکه همه این کارها رو هم خودش انجام میده و به کسی نمیده باز هم میبینی که کمبود بودجه میاره. توی ایران شرکتها خرج خودشون رو هم نمی تونن دربیارن چه برسه به فعالیتهای خیرخواهانه! طبق معمول، آخر فقط میشه آه کشید.